سیستم های تثبیت تصویر( لرزشگیر تصویر ) مجموعه ای از سیستمهاست که ثبات تصویر را افزایش می دهند . در
دوربین های عکاسی ، مسئله لرزش دوربین در سرعت های پایین شاتر یا در فواصل کانونی بلند ( تله فتو ) می تواند
مشکل ساز شود .
سیستم های تثبیت تصویر ( لرزشگیر )
سیستم های تثبیت تصویر( لرزشگیر تصویر ) مجموعه ای از سیستمهاست که ثبات تصویر را افزایش می دهند . در
دوربین های عکاسی ، مسئله لرزش دوربین در سرعت های پایین شاتر یا در فواصل کانونی بلند ( تله فتو ) می تواند
مشکل ساز شود .
استفاده از سیستم لرزشگیر تصویر در عکاسی این اجازه را به ما می دهد که از سرعت های پایین شاتر ( 3 تا 4
گام کندتر ) استفاده کنیم . برای محاسبه حداقل سرعت شاتر ممکن در عکاسی روی دست بدون اثر لرزش قابل
توجه در عکس ، از عکس فاصله کانونی موثر لنز استفاده کنید . بعنوان مثال ، در فاصله کانونی 125 میلیمتر ، در
سرعت های پایینتر از 1/125 ثانیه ، لرزش دوربین بر روی وضوح تصویر اثر می گذارد.
در صورت استفاده از سیستم لرزشگیر ، می توان با همین لنز با سرعت شاتر 1/15 نیز عکسبرداری کرده و نتایج
مشابهی هنگام عکسبرداری با سرعت شاتر 1/125 ثانیه بدست آورد .
هنگام محاسبه فاصله کانونی موثر لنز ، ضریب فاصله کانونی را در نظر داشته باشید .
بهر حال در نظر داشته باشید سیستم های لرزشگیر قادر به جلوگیری از تار شدن عکس بر اثر حرکت سوژه یا
حرکت شدید دوربین نمی باشند . این سیستمها فقط برای کاهش تار شدن عکس ناشی از لرزش های جزئی
و معمولی دوربین هنگام عکسبرداری روی دست ساخته شده اند .
تکنیک های تثبیت اپتیکال تصویر ( لرزشگیر )
تکنیک های تثبیت اپتیکال تصویر یا اختصاراً OIS از روش تغییر مسیر نور به حسگر استفاده می کنند . این
سیستمها معمئلاً در درون لنز قرار داده می شوند زیرا اضافه نمودن قطعات اپتیکی درون دوربین باعث افزایش
زیاد حجم دوربین می شود . علاوه بر این می توان سیستمهای لرزشگیر درون لنز را بر اساس مشخصات اپتیکی
هر لنز دقیقاً تنظیم نمود .
شرکت های سازنده از اسامی مختلف برای سیستمهای تثبیت اپتیکال تصویر استفاده می کنند :
شرکت کانن : IS ( اولین سازنده لنز دارای لرزشگیر ) ، شرکت نیکون : VR ، شرکت پاناسونیک و لایکا :
Mega OIS ، شرکت سونی : Steady Shot ، شرکت سیگما : OS ، شرکت تامرون : VC و شرکت
پنتاکس : SR
در سیستمهای شرکت کانن و نیکون ، از عنصر اپتیکی شناور که توسط الکترومغناطیس ها عمود بر محور لنز
حرکت می کند ، استفاده می شود.لرزش توسط دو حسگر پیزوالکتریک ( ژیروسکوپ ) حس می شود . ( یکی
برای حرکت افقی و دیگری برای حرکت عمودی )
بعضی از لنزهای جدید نیکون دارای حالت فعال Active Mode هستند که بمنظور کاهش اثر لرزش هنگام
عکسبرداری در اتومبیل در حال حرکت پیش بینی شده است .
بعضی از شرکت های سازنده پیشنهاد می کنند که قابلیت لرزش گیر را هنگام نصب بر روی سه پایه خاموش
شود تا از بروز نتایج ناخواسته جلوگیری گردد .
هیستوگرام چیست ؟
منحنی های هیستوگرام کلید درک تصاویر دیجیتال می باشند . شکل موزائیکی زیر از 40 موزائیک رنگی تشکیل شده که می توانیم آنها را روی هم و بصورت مجزا قرار دهیم .
هرچه ستون یک رنگ بلندتر باشد ، تعداد بیشتری موزائیک از آن رنگ در تصویر وجود دارد . در نتیجه منحنی هیستوگرام این تصویر موزائیکی نشاندهنده توزیع قطعات رنگی در آن می باشد .
هر تصویر دیجیتال مجموعه ای از موزائیک ها یا پیکسل هاست . بجای دسته بندی پیکسل ها بر اساس رنگ
می توانیم آن ها را براساس روشنایی به 256 سطح تقسیم کنیم. در این تقسیم بندی عدد صفر برای رنگ سیاه
و عدد 255 برای رنگ سفید در نظر گرفته می شود . همانند مثال موزائیک بالا ، یک نرم افزار گرافیکی ، بطور
اتوماتیک تصویر زیر را به 256 سطح روشنایی دسته بندی می کند . ارتفاع هر میله عمودی نشاندهنده تعداد
پیکسل های آن روشنایی خاص می باشد . اعداد صفر و 255 بترتیب نشاندهنده تیره ترین و روشن ترین نواحی
تصویر می باشند .
در این هیستوگرام عرض "هرمیله"برابر با یک پیکسل می باشد .برخلاف هیستوگرام تصویر موزائیک بالا ، 256 میله بدون هیچ گونه فاصله ای در کنارهم قرار گرفته اند . این کار به دلایل آموزشی انجام شده است . تا میله های عمودی قابل تفکیک از یکدیگر باشند . در حالت عادی تمام میله ها همانند هیستوگرام دوم به رنگ سیاه می باشند .
( نوردهی مناسب )
مثالی از یک تصویر با نوردهی مناسب و هیستوگرام خوب . شیب ملایم در انتهای 255 نشان می دهد که نواحی روشن به نرمی در ابرها و امواج حفظ شده و بهمین ترتیب نواحی سایه از صفر شروع شده و بتدریج افزایش می یابند .
( نوردهی کم )
این منحنی نشان می دهد که تعداد پیکسل های با ارزش صفر یا نزدیک به صفر زیاد بوده در نتیجه سایه های تیزی در تصویر دیده می شود . بعضی از جزئیات سایه ها ناپدید شده اند . بطور طبیعی پیکسل های سیاه نباید این اندازه زیاد باشد .همچنین به تعداد کم پیکسل ها در نواحی روشن توجه کنید .
( نوردهی زیاد )
این منحنی نشان می دهد که تعداد پیکسل های با ارزش255 یا نزدیک به آن در تصویر زیاد بوده در نتیجه نواحی بسیار روشن در تصویر دیده می شود .بعضی از جزئیات در ابرها و امواج ناپدید شده اند . همچنین به تعداد کم پیکسل ها در نواحی تیره دقت کنید .
( کنتراست خیلی بالا )
در این تصویر هم نواحی تیره و هم نواحی روشن دیده می شوند . محدوده دینامیکی صحنه بزرگتر از محدوده
دینامیکی دوربین می باشد .
( کنتراست خیلی کم )
این تصویر فقط دارای نواحی میانی بوده و فاقدکنتراست می باشد.لذا تصویر مه آلود بنظر می رسد.
( کنتراست بهینه )
با گسترش هیستوگرام فوق از طریق تنظیم Levels یا Curves کنتراست تصویر بهتر می شود اما از آنجایی که تونالیته ها در محدوده وسیع تری توزیع می گردند ، بعضی از تونالیته ها حذف خواهند شد .
بخشهای مختلف یک دوربین
قسمتهای مختلف دوربین
بزرگ یا کوچک ،ارزان یا گران، ساده یا پیشرفته ، در همه حالات یک دوربین از این قسمتها تشکیل شده است: چشمی، شاتر، دیافراگم، لنز، نورسنج و در مورد خیلی از دوربینها فلاش . برنامه های آماده ای که در دوربین هستند تا تصمیم بگیرند که قسمتهای مختلف دوربین چگونه با یکدیگر به طور اتوماتیک کار کنند، یک امری عادی در دوربینهای امروزی هستند. توانایی انجام تغییرات دستی در دوربینها، امروزه تبدیل به نکته ای مهم و مثبت شده که قیمت بیشتری را به قیمت اصلی دوربین اضافه می کند.
تصویر قسمتهای مختلف یک دوربین تک لنز را نشان میدهد
1 - لنز دوربین
2 - نگهدارنده لنز
3 - دیافراگم
4 - -
5 - فیلم عکاسی
6 - -
7 - شاتر
8 - دکمه کنترل سرعت عکسبرداری
۹ - -
10 - چشمی
11 - -
12 - حلقه فوکوس
چشمی یا منظره یاب
خیلی از دوربینهای کمپکت دیجیتال و آنالوگ دارای پنجره کوچکی هستند که فرد عکاس می تواند با دیدن از میان آن کادر و اجزا درون آن ، عکس خود را مشخص نماید.
این پنجره کوچک که به چشمی یا منظره یاب دوربین معروف است معمولا" در کنار لنز قرار دارد. چیزی که به عنوان تصویر از درون چشمی دوربین مشاهده می کنید ، تصویری تقریبی از نظر کادر یا عکس نهایی است. اختلاف در تصویر چشمی و تصویر نهایی به خطای پارالکس معروف است.
زمانیکه مسئله کادر دقیق سوژه مهم باشد، مثل عکاسی کلوزآپ، صفحه LCD دوربین دیجیتال کمک بزرگی در این مسئله است ، چرا که گیرنده نوری دقیقا" آن چیزی را که می بینید، عکس خواهد گرفت.
شما می توانید منطقه فوکوس را با نشانه گرفتن دوربین به طرف سوژه طوری انجام دهید که مستطیل منطقه فوکوس در نقطه ای از عکس واقع شود که می خواهید فوکوس را روی آن انجام دهید. تکمه شاتر را مقدار کمی به پایین فشار دهید ، دوربین در این حالت فاصله تا سوژه را اندازه می گیرد و لنز را فوکوس می کند. در حالتیکه تکمه شاتر کماکان تا نیمه به پایین فشار داده شده است، کادرعکس خود را هم انتخاب می کنید.
صفحه LCD
فقط در دوربینهای عکاسی دیجیتال وجود دارد. این نوع چشمی با همکاری لنز دوربین، کادری که در عکس ظاهر خواهد شد را نشان می دهد. با استفاده از صفحه LCD می توان نه تنها متدی را که در بالا در مورد آن شرح دادیم (یعنی فوکوس کردن) را انجام دهید ، بلکه می توانید ببینید که عکس چگونه خواهد افتاد و مثلا" عکس چقدر روشن و یا تیره ظاهر خواهد شد. روی صفحه LCD معمولا" اطلاعات مربوط به تنظیماتی که در هنگام گرفته شدن عکس استفاده خواهند شد، مثل شاتر و اندازه دیافراگم هم نمایش داده می شوند.
در یک دوربین تک لنزی انعکاسی تصویری که درون چشمی آن مشاهده می شود، از درون لنز و یک سری آینه عبور می کند تا به پنجره چشمی در پشت دوربین می رسد. از این رو چشمی این گونه دوربینها ، کادر عکس را دقیقا" نشان داده و بعضی مواقع هم اطلاعات دیگر ، مثل سرعت شاتر و دیافراگم را در آن می توان مشاهده کرد.
شاتر
اندازه سرعت بر حسب ثانیه یا کسری از ثانیه بیان می شود. این اندازه معمولا" همراه با درجه باز بودن دیافراگم بیان می شود تا مقدار مشخص نوری که گیرنده نوری باید دریافت کند را مشخص کند. اما از این اندازه برای تاثیر حرکت در عکس هم استفاده می شود.
برای سرعتهای شاتر طولانی تر از ثانیه و جهت احتراز از لرزش دست، باید از سه پایه و یا سایر وسایل ثابت نگهداشتن دوربین استفاده کنید. حتی اگر همه کارها به طور اتوماتیک در دوربین شما انجام می شود، باز هم بهتر است که قبل از گرفتن عکس کنترلی در مورد سرعت شاتر بکنید تا بدانید که عکس شما با چه سرعتی گرفته می شود.
دیافراگم
دیافراگم اغلب در لنز جای دارد. اندازه باز بودن دیافراگم همراه با سرعت شاتر، مقدار نوری که به گیرنده نوری می رسد را تنظیم می کنند. رقم پایین تر در دیافراگم به معنی بازتر بودن دیافراگم است. برای هر پله یا گامی که دیافراگم کاهش پیدا می کند ( یعنی رقم ها افزایش پیدا می کنند) مقدار نوری که به داخل دوربین راه پیدا می کند، نصف می شود. دیافراگم 8/2 دو برابر دیافراگم 4 نور به داخل دوربین وارد می کند.
اندازه دیافراگم بازتر (رقمهای کوچک تر) همچنین باعث می شود تا عمق میدان عکس کاهش پیدا کند. این بدین معنی است که تصویر فقط در محدوده کمی به صورت واضح دیده خواهد شد و قبل و بعد از این منطقه، تصویر سوژه تار خواهد بود. عمق میدان کمتر را می توان در موارد مشخصی به کار برد ، مثلا" زمانی که عکس شخصی را می خواهیم از پس زمینه متحرک آن جدا کنیم.
لنز
در یک دوربین قطع کوچک که از فیلم mm 36×24 استفاده می کند، یک لنز mm 50 لنزی نرمال به حساب می آید. این لنز نه تصویر را بزرگتر و نه کوچکتر می کند. لنزی که باعث می شود موضوع عکس بزرگتر شود به لنز تله مشهور است که فاصله کانونی آن بیشتر از mm 50 است و اگر موضوع عکس کوچکتر از اندازه طبیعی آن شود، آن لنز ، لنزی واید است. لنزهای با فاصله کانونی متغیر به لنز زوم مشهور هستند.
در لنز نرمال، فاصله کانونی برابر اندازه قطر کادر نگاتیو است. دوربین دیجیتال دارای گیرنده نوری یا سنسوری است که اندازه آن خیلی کوچکتر از قطع یک فیلم است. از این رو لنز نرمال در دوربین دیجیتال کوچکتر از لنز نرمال در دوربینهای سنتی قطع کوچک است. فاصله کانونی لنز، معمولا" در دوربینهای دیجیتال معادل فاصله کانونی لنزهای دوربینهای قطع کوچک در نظر گرفته می شود.
زوم دیجیتال : دوربینهای دیجیتال دارای هر دو نوع زوم اپتیک و دیجیتال هستند. زوم دیجیتال به معنی این است که دوربین به طریق الکترونیکی و دیجیتالی یک تصویر را بزرگ می کند. اما در این حالت عکس نمی تواند دارای اطلاعاتی بیشتر از آن چیزی که زوم اپتیک عرضه می کند ، باشد. از این رو کیفیت زوم دیجیتال بسیار پایین تر از زوم معادل اپتیک است. جهت بزرگ کردن یک عکس می توانید از یک نرم افزار تصویری ، بعد از برداشتن عکس استفاده کنید.
فلاش
حتی دوربینهای کوچک و ساده هم، امروزه مجهز به فلاش هستند. میدان روشن کردن فلاشهای ثابت روی دوربینها محدود است ( بین 5/0 تا 3 متر ، جهت اطلاع دقیق به دفترچه دوربین خود مراجعه کنید) اما این فلاش برای فاصله های کم و کوتاه در یک محیط سربسته کفایت می کند.
کاهش خطر قرمزی چشم: فلاش ها معمولا" روی یک دوربین کوچک در کنار لنز قرار گرفته اند. اگر کسی که عکس او گرفته می شود، مستقیما" به دوربین نگاه کند، نور فلاش منعکس شده از برخورد به سرخرگهای شبکیه چشم باعث قرمز شدن چشم فرد در عکس خواهد شد که پدیده چشم قرمز مشهور است. برای مقابله با بروز این پدیده ، فلاش می تواند قبل از گرفتن عکس، نوری از خود بیرون بدهد ، در این هنگام به دلیل نور بیشتر، مردمک چشم خود را جمع می کند و سپس فلاش زده می شود. از این رو یک فاصله و وقفه ای بین هنگامیکه شاتر فشارداده می شود و زمانیکه عکس گرفته می شود، بوجود می آید. در این فاصله ، ممکن است مدل عکاسی شما خسته شود و قیافه دیگری به خود بگیرد که در عکس ظاهر شود.
از آنجایی که اکثر نرم افزار های تصحیح عکس دارای ابزارهایی برای تصحیح قرمزی چشم هستند، پس فلاشهای تاخیری شاید دارای امتیاز منفی بیشتری باشند و مشکلات بیشتری تولید کنند.
عکاسی در شب
بی شک شب یکی از جالبترین سوژه های طبیعت برای عکاسان به شمار می رود در هنگام شب می توانیم از ماه ستارگان ،رعد وبرق و…عکس بیاندازیم. وسایلی که در برای عکاسی در هنگام شب نیازداریم به شرح زیر است :
1- سه پایه
2- دکلانشور یا ریموت کنترل (برای جلوگیری ازلرزش دست )
3- نورگیر لنز : نورهای جانبی واقع در خارج از کادر باعث کاهش شفافیت تصویرمی شوند برای جلوگیری از آن، از نورگیر لنز استفاده می کنیم.
4- چراغ قوة جیبی: برای خواندن نوشته های ریز روی بدنة دوربین و لنز.
5- ساعت ثانیه شمار :برای سنجش زمان نوردهی.
6- چشمی ورزشی :ازآنجا که در دوربین های بازتابی (رفلکس) در لحظة عکاسی، آینة رفلکس حرکت کرده و مسیر دید چشمی را می بندد در نتیجه عکاس قادر نیست موضوع را رویت کند ،ازاین نظر بعضی از دوربین ها مجهز به دریچه یا چشمی جدا گانه برای تنظیم ورویت کادر هستند. با این چشمی ها که به ویزور ورزشی معروفند می توان موضوعات متحرک و همچنین فضای تاریک را روشنتر و راحت تر رویت نموده و عکاسی کرد.
7- لنز با قدرت نوری زیاد(لنز سریع): در بیشتر مواقع برای به دست آوردن عمق میدان زیاد، نیاز به دیافراگم های بسته می باشد اما با وجود این، همراه داشتن لنزی با قدرت نوری زیاد در شب، در اکثر مواقع یک امتیاز محسوب می شود، زیرا درجایی که کم نور بوده و شما می خواهید حتی المقدور با زمان نوردهی کوتاهتری کارکنید وجود چنین لنزی به شما کمک می کند.
8- سرپوش یا کلاه: می توانید این وسیله را به عنوان سرپوش جلوی لنزی دوربین بگیرید و لحظاتی مانع از برخورد نور بر فیلم شوید. این عمل مانع از تابش نور شدید، مثل نور اتومبیل ها در هنگام عبور از کناردوربین می شود .
نورسنجی درشب
1 - سه یا چهار بار سطوح روشن کادر مورد نظر خود را نورسنجی کرده و سپس حد میانگین را انتخاب کنید.
2 - منبع نور از را از فاصله نزدیک نورسنجی نکنید . دراین صورت با عدد حاصل از نورسنج، عکسی با حداقل روشنایی به دست می آید درنظر داشته باشید که شدت نور به تناسب توان دو مقدار فاصله کاهش می یابد .
3 - وقتی نورخیلی ضعیف است و نورسنج توانایی اندازه گیری نور را ندارد و شما می خواهید از انجام نورسنجی مکرر صرف نظر کنید و یا علیرغم نورسنجی، بر رقم به دست آمده اطمینان ندارید، باید شدت نور را تخمین بزنید .
تغییرات رنگ
1 - نوردادن طولانی مدت، موجب تغییر رنگ شده ، ماهیت موضوع را تغییر می دهد .
2 - به کمک فیلتر می توان تغییرات رنگ نور را کنترل کرد .بهتر است به تناسب ضریب فیلتر ، دیافراگم را باز کرد .
عکاسی واقعی شب در زمان مغرب
برای تهیة عکسهای واقعی شب بهتر است مرحله میانی و به خصوص مرحله پایانی زمان مغرب را برای عکاسی انتخاب کنید .
عکاسی واقعی شب در زمان مغرب
در این مواقع هنوز به خاطر وجود باقیمانده نور خورشید در آسمان، عکسهایی با روشنایی ملایم به دست می آیند. البته عکسها تاریکتر از آنچه در واقعیت به چشم دیده می شوند خواهند بود و همین امر موجب بروز ویژگی عکس شب می گردد با وجود این ، عکاس می تواند هنوز به هر مقدار که مایل باشد به فیلم نور کمتری بدهد.
عکاسی واقعی شب در زمان مغرب
در عکاسی شب باید حتی المقدور منابع نور مصنوعی متعددی روشن باشند ، درغیر اینصورت نمی توان عکاسی با حال و هوای واقعی شب گرفت و تصویر ، تخت و رنگ پریده به نظر می رسد.
برای عکاسی شب درمرحله پایانی مغرب ، نوردهی کوتاهتری پیشنهاد می شود.
عکاسی ماه
- محل و زمان بالا آمدن ماه را تعیین و سر وقت درمحل عکاسی حاضر شوید. گاهی همه چیز برای عکاسی آماده است، اما هنوز خبری از ماه نیست.
- اگر وضعیت هوا همراهی کند، می توان عکسهای استثنایی تهیه کرد. برای مثال ، درمرحله میانی زمان مغرب، نور ماه مخالف نور آبی آسمان بوده و با درخشش خود مخالف نور منظرة رو به تاریکی است . نور آغازین زرد یا نارنجی ماه ، به تدریج به رنگ نقره ای روشن تبدیل می شود.
-برای عکاسی از قرص کامل ماه دیافراگم 8/2-2 و زمان نوردهی 125/1 پیشنهاد می شود.
- برای نشان دادن جابجایی ماه دیافراگم 11-8 و 16-11 و زمان نوردهی 1 یا 2 دقیقه پیشنهاد می شود.
درآمدن ماه درمرحلة پایانی زمان مغرب ، ماهیت شب را القاء می کند . مرز ساختمانها و مرز مناظر ضعیفتر می شوند ماه و نور چراغهای مصنوعی قویتر نقاط ثقل تصویر را تشکیل می دهند .
- برای عکاسی واضح و یا تا حدودی واضح ازماه ، حداکثر زمان نوردهی 5 الی 10 ثانیه کافی است ( با فاصله کانونی متوسط ) ماه با توجه به حرکت آهسته خود ، درزمانی کوتاه به اندازة قابل توجهی جابه جا می شود ، درحدود 2 دقیقه طول می کشد تا به اندازة قطر خودش جابجا شود .
- وقتی موضوع اصلی هم به بیش از 5 الی 10 ثانیه نور نیاز نداشته باشد می توان ماه را واضح عکاسی کرد. در مواقعی که بخواهید تصویر ماه را توام با تصویر خیابانهای روشن ،همراه با آذین بندی شب در اعیاد و مراسم و یا بناهای روشن عکاسی کنید، می توانید با زمان نوردهی فوق کار کنید.
چگونه ماه را پایین بیاوریم:
1 - انتخاب یک موضوع مناسب و پیش بینی محلی درکادر برای ماه: منظرة مورد دلخواه خود را عکاسی کنید و محلی را درکادر برای ماه آماده بگذارید تا با عکاسی دوباره بر روی همان کادر ( فریم ) ماه را به آنجا منتقل کنید . تصویر را برحسب موضوع انتخابی نور دهید.
2 - آماده سازی دوربین برای پایین آوردن ماه: در دوربین هایی که گرفتن چند عکس روی یک کادر امکان پذیر نیست، مجبورید برای گرفتن منظرة انتخابی اول، دوربین را روی نوردهی طولانی (B) تنظیم کنید و بعد از آن جلو لنز را تا نوردهی بعدی بپوشانید.
3 - حال دوربین را به سوی ماه بگیرید و ماه را در محل پیش بینی شده تنظیم کنید. درصورت امکان ماه را روی یکی از نقاط طلایی قرار دهید. یک لنز تله ، قرص ماه را با جلوه و زیبایی خاصی قابل رویت می سازد.
4 - با دوبار نوردادن به فیلم ماه به درون منظره کشیده می شود. از طریق پوشاندن و باز کردن جلوی لنز و نور دادن مجدد و یا با گرفتن دومین تصویر، قرص ماه را در روی همان فریم قبلی که منظره را گرفته اید ثبت خواهید کرد. به خاطر نور نسبتاً زیاد ماه ، زمان نوردهی کوتاه (مثلا 30/1) با دیافراگم باز کافی است. با انجام این عمل ، تصویر ماه به سادگی در زمینه سیاه آسمان و بر فراز منظره به دست می آید.
5 - اگر بخواهیم از ابرها هم در کنار ماه عکاسی کنیم به زمان نوردهی 2/1 تا 2 ثانیه نیاز داریم. چنین زمانی ابرها را روشن کرده و حالت طبیعی به آسمان می بخشد. هنگامی که تکه ای ابر قسمتی از ماه را پوشانده باشد یا تکه هایی از ابر اطراف ماه را پوشش دهند تصویر جلوة بیشتری پیدا می کند .
ماه گرفتگی
قرص ماه را به طور متوالی با پوشاندن جلوی لنز ( لنز نرمال ) بر روی فیلم ثبت کنید .می توانید یک بار هم قرص ماه را با لنز تله عکاسی کنید و آن را بر روی ماه های قبلی ثبت کنید.می توان با استفاده از فیلترهای رنگی ماه را به رنگهای مختلف درآورد .
عکاسی از ستاره های آسمان
دوربین را روی سه پایه بگذارید ، دریچه شاتر را باز نگه دارید. چون سرعت پایین است و دریچه شاتر مدتی باز می ماند، به علت حرکت کره زمین نور ستاره ها تبدیل به خطوط می شود. برای اینکه خطوط و زمینه آسمان یکنواخت نباشد می توانید لحظاتی مقوایی سیاه را جلوی لنز گرفته و مجددا بردارید تا خطوط به صورت مقطع یا نقطه چین شود . اگراینکار را در زمینه تیره و سیاه آسمان انجام دهید عکس شما تصویر تمام سیاهی است با خطوط سفید پس بهتر است قسمتی از پیش زمینه عکستان را به درختان و یا ساختمان ها اختصاص دهید تا عکس زیبایی داشته باشید فراموش نکنید که زمین هر ساعت 15 درجه گردش می کند یعنی یک درجه درهر چهار دقیقه و با حساسیت ASA100 می توانید دیافراگم را روی 8 قرارداده ومدت 30 تا 40 دقیقه نوردهی را انجام دهید .
رعد وبرق درشب
- سر وقت درمحل مناسبی که ازپیش تعیین کرده اید حاضر شوید تا شانس به شما یاری دهد . جای مناسب و مطمئنی برای خود انتخاب کنید . دوربین را برروی سه پایه و نورگیر را برروی لنز نصب کنید . فاصله را روی بینهایت و دیافراگم را روی 6/5 قرار دهید زمان نوردهی را B انتخاب کنید. دوربین را به طرف محل احتمالی برق زدن کادربندی کرده ، شاتر را باز کنید . لنز باید هر چند وقت به خاطر خشک بودن بازبینی شود .
- شاتر را باز کنید .استفاده از دکلانشور پیشنهاد می شود . منتظر بمانید تا برقی درمحدودة کادر به وقوع بپیوندد .
زمان دقیق نوردهی یا بازبودن شاتر بستگی به تعداد ، قدرت و نوع برق زدن دارد . یک برق زدن قوی و گسترده برای یک عکاسی موفقیت آمیز کافی است . برق زدن بیش از دو یا سه بار، تصویر را نه چندان گیرا و به خصوص با دیافراگم باز بیش از حد روشن می سازد .
- در اینجا موفقیت درعکاسی ، به انتخاب محل عکاسی و منظرة روبه رو بستگی دارد . آب در پیش زمینه وانعکاس نور و برق زدگی از سطح آن به گیرایی تصویر می افزاید . هم چنین نمای ضد نور کوهستانها برج ، شهر ، روستا را انتخاب کنید عکاسی ازمحل مرتفع ترجیح داده می شود .
با توجه به جدول زیر می توانید حوزه تنظیمات را مشاهده نمایید :
در این حالت دوربین بطور اتوماتیک سرعت شاتر و میزان دیافراگم را برای حصول بهترین نوردهی تنظیم می کند .
عکسبرداری پرتره
پرتره از آغاز اختراع عکاسی تاکنون تغییرات فراوانی پیدا کرده است. برای گرفتن یک پرتره خوب باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
1-صورت و خصوصیات صورت مدل را تجزیه و تحلیل کرده و بهترین حالت صورت را برای عکاسی درنظر بگیرید. برای این کار مدل را بررسی کنید، اول با او صحبت کرده تا بتوانید بهترین حالتی که معایب او به نظر نرسد را انتخاب کنید. به عنوان مثال اگر کسی دارای چانه چاق میباشد نباید سر خود را به پایین بیاورد.
2-یکی از مهمترین وسایلی که برای عکسبرداری پرتره مورد نیاز است استفاده از عدسیهای خاص پرتره میباشد که ویژگی نرمکردن تصویر را دارا میباشند. این ویژگی را نباید با واضح نبودن عکس به دلیل نامیزان بودن عدسی اشتباه گرفت. این عدسیها خطوط چهره مثل چین و چروک را محو میکنند. البته لازم به توضیح است که گاهی اوقات عکاس پرتره ممکن است بخواهد به عمد، چین و چروک پوست را بیشتر هم نشان بدهد.
تاثیر فیلتر نرم کننده یا (Soft Focus)
عدسیهای نرمکننده قابل کنترل بوده و میتوان شدت نرمش را کنترل کرد. این عدسی ها بیشتر در دوربینهای قطع بزرگ قابل استفاده میباشند. اگر از دوربینهای قطع کوچک استفاده میکنید برای اعمال این ویژگی از شیشههای مخصوصی استفاده کنید که مانند فیلتر بر روی عدسی بسته میشوند و با شکست نور نرمی را ایجاد میکنند. به این شیشهها ((فیلتر نرمکننده)) یا پخش کننده میگویند.
3-گرفتن پرتره در فاصله نزدیک باعث اعوجاج و کجشکلی میشود. لذا نباید بیشتر از 5/1 متر به مدل نزدیک شد. بنابراین باید از عدسیهایی استفاده کنید که فاصلة کانونی بلندتری دارند تا بدون نزدیکشدن به مدل، نمای درشتی از چهرهاش بردارید. بهترین لنز برای عکاسی پرتره، لنزی است که فاصله کانونی آن دو برابر فاصله کانونی لنز نرمال باشد. به عنوان مثال در یک دوربین 35 میلیمتری، یک عدسی با فاصلة کانونی 85 تا 135 میلیمتر برای پرتره مناسب است.
تاثیر لنز واید در عکسبرداری پرتره
4-نوع و اندازه دوربین برای عکاسان حرفهای که عکس را روتوش میکنند بسیار مهم است. در کادرهای کوچک مانند دوربینهای 135 امکان روتوش نگاتیو براحتی وجود ندارد. همچنین هنگام استفاده از دوربینهای دیجیتال، هرچه رزولوشن سنسور بیشتر باشد، برای عکاسی پرتره مناسبتر است.
5-زمینه باید متناسب با موضوع باشد.
6-دوربین باید در جایی تعبیه شود که بتواند مناسبترین زاویهها را دارا باشد.
7-فاصله طوری تنظیم شود و دیافراگم تا جایی بسته شود که نقاط اصلی موضوع که مد نظر عکاس است، در داخل میدان وضوح واقع شود.
تاثیر تغییر عمق میدان وضوح
8-سوژه نباید تا آماده شدن عکاس تکان بخورد. در زمانهای قدیم که حساسیت شیشههای عکاسی کم بود از آلاتی برای نگهداری و ثابت نگهداشتن موضوع استفاده میکردند. باید دقت کرد که سوژه با تکانخورد از میدان وضوح خارج نشود. در صورت استفاده از دوربینهای انعکاسی سوژه دائماً در منظره یاب دیده میشود و تغییر وضوح آن مشخص است.
9-نورسنجی از مواردی است که دقت بسیار زیادی را میخواهد. نور باید به قدر کافی به فیلم بتابد. اگر موضوع نمیتواند بیحرکت باشد بهتر است با دیافراگم بازتری عکس گرفت تا با سرعت عکسبرداری بالا از تکانخوردگی موضوع جلوگیری شود؛ مانند پرترة کودکان.
10-نور بیشک از مهمترین مسئلهای است که عکاس با آن روبروست.
بهطور کلی دو نوع نور وجود دارد.
1-نور عمومی که همهجای مدل را در روشنایی لطیف قرار میدهد.
2-نور اختصاصی که فقط به نقاط لازم تابانده میشود.
نور عمومی به تنهایی موضوع را تخت و مسطح نشان میدهد. بهتر است نور اختصاصی برای القای عمق و بُعد استفاده شود. میتوان به وسیلة کاغذ یا پارچة سفید سایهها و انعکاسهای دلخواه را به وجود آورد. قابل ذکر است که در عکاسی سیاه و سفید تلفیق دو نور مصنوعی و نور طبیعی مانعی ندارد. اما در عکاسی رنگی به علت تأثیرات آبی و زرد موجود در این نورها باید نورسنجی بسیار دقیقی انجام شود و از یک نوع نور (مصنوعی یا طبیعی با کلوین یکسان) استفاده شود.
نورپردازی پرتره:
1-نور روبرو: تصویری کاملاً مسطح و بیعمق ایجاد میکند.
نور روبرو
2-نور مایل: برجستگیها را بهتر نشان میدهد ولی قسمتی ازچهره در تاریکی است.
نور مایل
3-نور مماس: برای برخی از حالتهای چهره در وضع نور مایل میتوان چنان پیش رفت تا نیمی از صورت را روشن کند و با آن مماس شود.
نور مماس
4-نور پایین: از پایین به موضوع میتابد و حالت خاصی را به چهره میبخشد که بیشتر برای ایجاد جلوه های ویژه نوری کاربرد دارد. در این حالت سوژه کمی ترسناک بنظر می رسد..
شرایط موضوع:
صورت گرد یا چاغ: سوژه را نسبت به دوربین در حالت سه چهارم رخ قرار دهید، از نورپردازی کوتاه استفاده نمایید، زاویه دوربین را کمی بالا ببرید.
صورت لاغر: سوژه را تمام رخ قرار دهید.
صورت پرچین: از نورپردازی مات و روبرو استفاده نمایید.
صورت لکدار یا با اثر سوختگی: نواحی دارای مشکل را در سایه قرار دهید یا موقعیت سوژه را طوری قرار دهید که مشکل در عکس دیده نشود.
بینی بزرگ: کمی چانه را بالا ببرید، لنز دوربین را در راستای بینی قرار دهید.
بینی کوچک: لنز دوربین را نسبت به بینی با زاویه نگه دارید.
فک مستطیلی: از حالت سه چهارم رخ استفاده کنید، زاویه دوربین را بالاتر ببرید.
غبغب: گردن را بکشید، سر سوژه را به طرف دوربین کج کنید.
چشمهای غیر هم اندازه: چشم بزرگتر را نزدیک به دوربین و چشم دیگر را در سایه قرار دهید.
چشمهای گودافتاده: نور را روبروی چشمها بتابانید.
پلکزدن: عکس را بلافاصله بعد از یک پلکزدن بگیرید.
گوش بزرگ: موقعیت سوژه سه چهارم رخ، فقط یک گوش را نشان دهید. گوش دیگر را در سایه قرار دهید، با عینکی با فریم خالی عکس بگیرید، عینک را در موقعیت دور از نورها قرار دهید، ارتفاع نور را زیاد کرده و یا از بازتاب سقف استفاده نمایید.
موی تیره: بررسی کنید که پسزمینه در موها محو نمیشود، از نور جداگانه مخصوص موها استفاده کنید تا موها برق بزند.
موقعیت مردان: بالای سر را به طرف شانه دورتر متمایل کنید.
موقعیت زنان: بالای سر را به طرف شانه نزدیکتر متمایل نمایید.( البته برای زنان از هر دوی این موقعیتها میتوان استفاده نمود.)
در مورد دستها:
هیچگاه نواحی صاف دست را نشان ندهید، لبههای انگشتان را نشان دهید.
انگشتان نباید در مقابل لنز قرار گیرند.
انگشتان را در تمام مفاصل کمی خم کنید.
دست مردان بهتر است بستهتر و دست زنان بازتر باشد.
انگشتان را در هم نپیچید.
سر را در حالت تکیه داده به مشت قرار ندهید.
گرفتن عکس گروهی:
به عنوان یک قاعدة کلی، در عکس باید طیف یکنواختی در گروه دیده شود، هم از لحاظ شرایط فیزیکی گروه و هم شرایط بصری.
تمام افراد گروه بهتر است دارای طیف یکنواختی از رنگها باشند، طیف گرم یا سرد.
افرادی که رنگهای روشن و درخشان پوشیدهاند باید در میانه گروه قرار گیرند.
مردان را کمی بلندتر از زنان قرار دهید.
ارتفاع قدها را به صورت منظم و به ترتیب تنظیم کنید.
یکبار افراد گروه را بر اساس ارتباطشان با یکدیگر قرار داده و بار دیگر مردان را در یک سمت و زنان را در سمت دیگر کادر قرار دهید.
استقرار باز به عکسی میگویند که بین افراد فاصلة فیزیکی یا بصر باشد. استقرار بسته به عکسی گفته میشود که بعضی از قسمت افراد در عکس روی هم بیفتد و فاصلة بصری بین آنها نباشد. با ترکیب استقرار باز و بسته در گروههای بزرگ میتوان عکسهای جالبی گرفت.
یک نمونه عکس گروهی با استقرار بسته
ژست مخصوص زوجها
ژست روبهروی هم: افراد روبروی هم قرار میگیرند یا همدیگر را لمس میکنند.
ژست رو به دوربین: در این حالت دو نفر به صورت پشت سر هم با زاویهای رو به دوربین به صورتی که جلوی بدنشان دیده شود میایستند و به روبرو نگاه میکنند.
برای ایجاد صمیمت فاصله بین سرها را کم کنید.
فضای اطراف زوجها را در کادر، زیاد بگیرید.
پیشنهاداتی برای نورپردازی
حالت تصویر را با نورپردازی هماهنگ نمائید.
نورپردازی بالا (High key): القای شادی. در این حالت اکثر قسمتهای تصویر و سوژه روشن است.
نور پردازی Highkey
نورپردازی کم (Low key): القای غم و حالت درام. در این حالت کنتراست نورپردازی بالا می باشد.
نورپردازی Lowkey
مثالی برای نحوة نورپردازی بالا :
● میزان نور اصلی و نورپرکننده را به هم نزدیک کنید (نسبت 1:1 یا حداکثر 1:2
● لباس روشن، زمینة روشن.
● بدون سایه.
● نور را بر اساس مرکز زمینه تنظیم کرده و نور زمینه را یک گام بالاتر از نور اصلی قرار دهید.
● سوژه باید در میانه راه بین زمینه تا دوربین قرار گیرد.
● نور اصلی باید از دو منبع چتری با قدرت مساوی و در حالت ترکیبی باشد.
با توجه به مطالب گفته شده:
الف- اگر از یک لامپ استفاده کنید جزییات چهره مشخص میباشد و با کمک صفحات منعکسکننده یا نور یک پنجره میتوان سایههای شدید را ملایم کرد.
ب- در پرتره با دو لامپ در صورتی که از یک صفحه منعکسکننده استفاده کنید میتوانید تصویری با عمق و برجستگی ایجاد کنید. مهم ایجاد تعادل بین این دو نور میباشد. نباید نورها با هم مساوی باشند بلکه یکی بر دیگری برتری داشته باشد.
نورپردازی با دو لامپ
ج- در پرتره با سه لامپ، یک نور را نور اصلی، یک نور را نور پر کننده و نور سوم را از بالا برای کتفها و مو قرار دهید.
اصول عکاسی معماری
ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و کاربردهای مختلف بوده است. بناهای مذهبی، دولتی، صنعتی، یادبود، تجاری، مسکونی و گونههای مختلف دیگر هر یک کاربردی ویژه دارند که بیتردید شکل ظاهری آنها نیز متفاوت است.
اقوام مختلف با توجه به فرهنگ و بینش خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاهها و اماکن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل کردهاند، به گونهای که مشابه آن در دیگر بناها کمتر یافت میشود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است که در هر نقطه و مکانی به شیوهای خاص بوده است.
توده مواد موجود در فضا که به صورت یک یا چندین حجم توخالی ساخته میشوند، معماری را شکل میدهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسانهاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی که ظاهراً استفادهای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مسأله ارزشمندی که برای کل جامعه مهم است، بنا شدهاند. ایستگاه راهآهن، ساختمان یک کارخانه، ساختمان اداری و... با توجه به کاربردشان ساخته و تزیین میشود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است که متناسب با شرایط اقلیمی و نقشة ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده میشود.
اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از این عوامل است.
عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند.
در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در کتابها و بعضاً دفترچههای راهنمای مربوطه چاپ شده که برای شروع، راهنماییهای مناسبی در اختیار عکاس قرار میدهد.
تجهیزات مورد نیاز
1- دوربین: ثبت و ضبط دقیقترین جزییات در عکاسی معماری ضروری است و باید با وسواس، تصویرهایی با کیفیت بسیار خوب ارائه کرد. بنابراین، در عکاسی معماری اغلب از دوربینهای قطع بزرگ و قطع متوسط یا از دوربینها و بک دیجیتال با کیفیت بالا استفاده میشود.
دوربینهای قطع بزرگ
در عکاسی معماری باید خطوط و سطوح عمودی بنا در تصویر کاملاً عمودی باشند و چون با دوربینهای قطع بزرگ به سادگی میتوان پرسپکتیو صحنه را کنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودی ثبت کرد، از این دوربینها بیشتر استفاده میشود.
پرسپکتیو اصلاح نشده پرسپکتیو اصلاح شده
البته با دوربینهای SLR و لنزهای Perspective Correction نیز میتوان به عکاسی معماری پرداخت. با لنزهای Perspective Correction تا حدودی میتوان پرسپکتیو را کنترل کرد و یا در صورت عدم دسترسی به لنزهای Perspective Correction تلاش شود که در حد مقدور خطوط عمودی ساختمان دچار اغتشاش نشود و تصویرهایی با کیفیت مطلوب ارائه شود.
لنزهای Perspective Correction
به عبارتی دیگر از اصول اولیه عکاسی معماری، کج نبودن خط افق در تصویر، عمود بودن کامل ساختمان و خطوط و سطوح عمودی آن در تصویر است، اما در مورد بناهای مدرن که کیفیت گرافیکی نمای آنها چشمگیرتر است، میتوان از زوایای غیرمتعارف و وجود پرسپکتیو سود جُست و اندکی از اصول اولیه چشمپوشی کرد.
استفاده از نماهای نامتعارف در ساختمانها مدرن
2- سه پایه: عکاسانی که به کیفیت و وضوح کامل تصویر خود میاندیشند، استفاده از سه پایه عکاسی را بسیار جدی تلقی میکنند. از سویی دیگر برای اینکه تصویر از بیشترین وضوح برخوردار باشد، نباید در محیطهای کمنور یا فضاهای داخلی بدون آنکه دوربین بر روی سه پایه نصب باشد، اقدام به عکاسی کرد.
3- حساسیت زیاد و فوقالعاده زیاد کمتر در عکاسی معماری مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا حساسیت زیاد با افزایش دانهها، جزییات تصویر را کاهش میدهند. از این رو استفاده از فیلم یا حالتهایی با حساسیت متوسط و کم برای کاهش دانهها و افزایش جزییات در تصویر ضروری است.
4- فیلتر: فیلترهای زرد، نارنجی و قرمز در عکاسی سیاه و سفید برای تشدید کنتراست ابرها و آسمان و کنترل تیرگی آسمان و فیلتر پولاریزه برای از بین بردن انعکاسهای نامطلوب در شیشهها و همچنین تیرهکردن آسمان در عکاسی رنگی بیشترین استفاده را در عکاسی معماری دارد. همچنین فیلترهای تصحیح در عکسبرداری رنگی از فضاهای داخلی که با منابع نور مختلف روشن شده است، کاربرد دارد.
نقش نور در عکاسی معماری
اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود میآورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در میآیند، خصوصیات سه بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان میشود. درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایهروشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل میشود، میتوان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.
حجمهایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجستهنمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوقالعادهای دارد.
اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایههایی عمیق ایجاد میکند. در عکاسی معماری ایدهآل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار میگیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.
استفاده از نورپردازی صحیح در نشان دادن حجم ساختمان
بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح که آفتاب به آنها میتابد و بناهایی که نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عکسبرداری شوند. هنگام عکسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینکه بنا در تصویر از برجستهنمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایههایی که در سمت چپ ساختمان ایجاد میشود، در تصویر بگنجانید و هنگام عکسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عکسبرداری اندکی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایههای ایجادشده نیز در تصویر بیاید.
استفاده از سایه ها در بنا
نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مهآلود، احساس برجستهنمایی را در تصویر کاهش میدهد.
عکسبرداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام (زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشاندادن قدمت آنها به وجود میآورد.
بناهای قدیمی همراه با تصویر ماه
همچنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آنها عکس رنگی گرفته شود. تداخل و ترکیب رنگهای حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر میافزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دکلانشور نکات مهم در این شرایط است. با نصب این سیم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهای کمشاتر، دوربین دچار کمترین لرزش شده و از وضوح تصویر کاسته نمیشود.
برخی بناها در شب زیباترند
عکاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را میسازد که فقط کلیاتی از ساختمان دیده میشود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عکاسی است، موضوع کاملاً تیره دیده میشود و حالتی مرموز به خود میگیرد.
تصویر ضد نور از یک بنا
عکسبرداری از جزییات ساختمان
علاوه بر نمای کلی، جزییات قابل توجه بنا از قبیل نقش و نگارها، کاشیکاریها و تزیینات روی دیوارها موضوعهای خوبی برای عکاسی معماری تلقی میشود. استفاده از نور مایل به ویژه برای عکسبرداری از نقوش برجسته و کندهکاری شده و همچنین درهای حجاریشده برای تأکید بر برجستگیها و نقوش آنها ایدهآل است.
استفاده از نور مایل برای تاکید روی برجستگیها
برای اینکه ابعاد و شکل جزییات مورد عکسبرداری دچار اغراق یا اغتشاش نشود، بهتر است از لنزهای تله و حتیالمقدور از نمای کاملاً روبرو عکسبرداری انجام شود.
لنزهای گوناگون تأثیرات مختلفی در تصویر نهایی به جا میگذارند. لنزهای واید در فواصل نزدیک ابعاد و تناسبهای سطوح نزدیک را درشتتر کرده و آنها را دچار دگرونی میکند و سطوح دورتر را کوچکتر نمایان ساخته و فضای گستردهتری را به تصویر میکشد. لنزهای تله برای عکسبرداری از فاصلة دور یا عکسبرداری از جزییات بنا با درشتنمایی بیشتر مناسبتر است. این لنزها زاویة دید بستهتری دارند و فضای کمتری را به تصویر میکشند اما اگر از فاصلهای مناسب که کل بنا در تصویر بگنجد عکسبرداری انجام شود با این روش خطوط، سطوح و ستونهای موازی عمودی بنا در تصویر موازی و عمودی دیده میشود. در صورت عدم دسترسی به دوربینهای قطع بزرگ یا لنزهای Perspective Correction روش مفیدی برای اصلاح پرسپکتیو در عکاسی معماری است.
حذف زواید: اگر در فضای جلو بنا عوامل زائدی مانند تیرچراغ برق، درخت و مانند اینها وجود داشته باشد میتوان به بنا نزدیکتر شد و از لنزهای واید استفاده کرد. بدینترتیب عوامل نامطلوب از کادر تصویر خارج میشود.
قابکردن بنای معماری: هنگام عکسبرداری با لنزهای واید، اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. برخی از عکاسان ترجیح میدهند آسمان یکدست و صاف در تصویر نباشد. در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالای تصویر فضای خالی آسمان را پر میکنند.
درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند. این شیوه را اصطلاحاً قابکردن نیز مینامند. قابکردن با عناصر و عوامل موجود در محیط صورت میگیرد. ابتدا باید زاویة دید مناسب دوربین پیدا شود سپس در شرایط نوری مطلوب لنز مناسب انتخاب و عکسبرداری صورت گیرد.
قاب کردن تصویر با کمک طبیعت
برای اینکه بتوان بُعد و حجم بنا را در تصویر نشان داد و کمپوزیسیونهای جالبتری ایجاد کرد، باید زوایای متنوعی را جستجو کرد. چنین نیست که در عکاسی معماری همیشه از زاویة روبرو آن هم از فاصلهای نسبتاً دور که نمای ساختمان در تصویر گنجانده شود، عکسبرداری صورت گیرد. مثلاً میتوان به یکی از سطوح ساختمان به گونهای نزدیک شد که سطح جانب دوربین در پلان اول تصویر بزرگتر دیده شود و مابقی در پلانهای بعدی قرار گیرد. در چنین مواقعی نیز باید تمام صحنه از وضوح کافی برخوردار باشد و سطوح و خطوط عمودی بر قاعدة تصویر عمود قرار گیرند و اگر از لنز واید استفاده میشود، نباید اعوجاج ایجاد شود، بنابر این استفاده از لنزهای واید Perspective Correction و در صورت عدم دسترسی از لنزهای واید 35 میلیمتری یا حداکثر 28 میلیمتری توصیه میشود.
توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژهای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت.
وجود عامل زنده در بنا: بنای معماری، موجودی زنده نیست، باید دقت کرد که حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب میکند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت کنید و توجه داشته باشید که فضای کمی را اشغال کند و لطمهای به کل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشاندادن ابعاد ساختمان است.
وجود عامل زنده مقیاس مناسبی برای نشاندادن ابعاد ساختمان